فتح آباد بازار خاطره فروشي
بازار فتح آباد، هميشه خدا، بوي عيد ميدهد، بوي خانههاي نونَوار برق افتاده، بوي فرشهاي شسته و پردههاي اتوكشيده، بوي لباسهاي تازه و كفشهاي نو، بوي شادي مختصري كه هر سال همين وقتها به سروقت ما ميآيد تا خاطرههاي محو را به يادمان بياورد. حتي وسط تابستان هم كه گذر آدم به فتح آباد ميافتد، بوي بارانهاي ريزريز اسفندماهي را حس ميكند و خنكاي شبهاي آخر زمستان را كه راهش را باز ميكند زير پوست آدم.
ميدانگاه وسيعي كه روزي ميدان ميوه و تره بار بوده و هر روز پر ميشده از جعبههايي با بوهاي هوس انگيز، حالا سال هاست كه جايش را به بازار خرت و پرتهايي داده كه درست همين ايام به كار ميآيند.
در فتح آباد هميشه خدا روزهاي آخر اسفند است، شبهاي شلوغ عيد و بدوبدوهايي كه تمامي ندارد. آدمها در فتح آباد به اين در آن در ميزنند تا خودشان را بيشتر غرق كنند در تب و تاب سالي كه دارد ميآيد، تا شايد يادشان برود سالي كه گذشت هم با همين شاديها شروع شده بود. تا خيال كنند خاطرهها را ميشود در قاب زوالناپذير زمان ماندگار كرد. شايد براي همين است كه آدم ها، گلهاي مصنوعي ميخرند.
فتح آباد شكل يك گل مصنوعي است، با رنگ و لعاب فراوان و بي زوالي حوصله سربرش.
اين بازار شلوغ، خاطره خيال انگيز عيدي است كه نميدانيم كي تجربه اش كرده ايم، با شاديهاي شيرينش. حالا هر سال، همين وقتها در جست وجوي آن خاطره محو، ميغلتيم در خيال روزهايي كه بناست بيايند و ما را هم با خودشان ببرند... فتح آباد بازار خاطره فروشي است.
گلهاي مصنوعي، گلدانهاي پلاستيكي، استندهاي ارزان قيمت، شمعهاي شكل نام سال، تنگ ماهي، ظرف سمنو، در فتح آباد همه چيز به شكلي فراهم آمده تا خاطره مختصري را دست كم در قامت چند شاخه گل مصنوعي به خانه ما بياورد، به خانه ما مردم.
فتح آباد، شادي كوچكي است وسط شهري كه تنها در خاطره هايش شادي را تجربه كرده است./شهرآرانيوز
برچسب: ،